ارائه مدلی نو برای آموزش بهداشت دهان و دندان

زمینه: متاسفانه در کشور ما از سال 1347 تا 1371 هجری شمسی، شاخص dmft در کودکان 12 ساله از حد پایین به حد متوسط رسیده است. هدف: این مطالعه به منظور آزمون و به کارگیری الگوی اعتقاد بهداشتی جهت آموزش پیشگیری از بیماری های دهان و دندان انجام شد. مواد و روش ها: در این پژوهش 118 نفر در گروه شاهد و 117 نفر در گروه آزمون به طریق تصادفی انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه، مشاهده و معاینه و عامل مداخله گر نیز آموزش بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی بود. ابتدا با انجام مطالعه توصیفی ادراک های فردی اولیه، رفتارها و شاخص های بهداشت دهان و دندان و dmft مورد بررسی قرار گرفتند. سپس با توجه به نتایج به دست آمده و الگوی درنظر گرفته شده، برنامه آموزشی مناسب برنامه ریزی شد و در گروه تجربی به اجرا در آمد. پس از گذشت شش ماه دوباره اطلاعات گردآوری شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین ادراک های افزایش یافته با بروز و نحوه رفتارهای بهداشت دهان و دندان ارتباط وجود دارد. همچنین بین شاخص dmft با ادراک های فردی افزایش یافته درباره شدت و موانع، همبستگی منفی به مقدار 28/0- و 43/0- مشاهده شد. بین شاخص بهداشت دهان و دندان با ادراک های فردی افزایش یافته درباره منافع رعایت بهداشت دهان و دندان نیز همبستگی منفی به میزان 0.26- به دست آمد. نتیجه گیری: کارایی الگوی اعتقاد بهداشتی در آموزش بهداشت دهان و دندان تایید شد و الگوی آموزشی مناسب با توجه به ادراک های نیازمند اصلاح پیشنهاد گردید.